جدول جو
جدول جو

معنی حسینی مشهدی - جستجوی لغت در جدول جو

حسینی مشهدی
(حُ سَ یِ مَ هََ)
سید فتحعلی خان اجدادش از سادات مشهد خراسان بودند. پدرش عوض علیخان بن عثمان نقوی در عصر فرخ سیر به هندوستان هجرت کرده بپاره ای از مناصب عالی نائل شد. صاحب ترجمه در سرزمین نام برده نشوو نما یافته و در سنۀ 1224 هجری قمری در شاهجهان آباددر گذشت. دیوانش پانزده هزار بیت دارد و از اوست:
تا شددلم به آن بت بیگانه آشنا
هرگز نشد به کعبه و بتخانه آشنا.
(مطلع الشمس) (صبح گلشن) (ذریعه ج 9 ص 254) (قاموس الاعلام)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حَ یِ مَ هََ)
نامش میرسیدمحمد است. احوالش در آتشکدۀ آذر (ص 86) و روز روشن (ص 168) آمده است. (ذریعه ج 9 ص 236)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ مَ هََ)
ابن ابومحمد. او راست: ’التاملات’ و ’ارشادالمسترشدین’ و جز آنها. واو جز حسین بغمچی میباشد. (ذریعه ج 3 ص 300 و 301)
لغت نامه دهخدا
(اَ نیِ مَ هََ)
حسن... در آتشکدۀ آذر بیگدلی (چ شهیدی ص 88) و تذکرۀ صبح گلشن (چ هند ص 42) جزء شاعران قلمداد شده. صاحب آتشکده نویسد:بجودت طبع موصوف و بشعرشناسی معروف است. از اوست:
دل مرا کشتۀ آن غمزۀ پرفن میخواست
للّه الحمد چنان شد که دل من میخواست
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ مَ)
هشتمین تن از ائمۀ رسی در سعدا است که از 393 ه. ق. سلطنت کرد و وفات او در 404 هجری قمری بوده است
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ نِ مَ هََ)
ابن حسن. او راست: التعریفات در هیئت که برای امیر روح الدین موسوی پسر عضدالدین عبدالعظیم تألیف کرده و نسخۀ آن در 1071 هجری قمرینوشته شده است. (ذریعه ج 4 ص 216 از ریاض العلماء)
لغت نامه دهخدا